کلا عادت دارم وقتی به یک چیزی گیر میدم باید انجام بشه نتیجه گیر دادن
این هفته من بیرون ریختن همه کابینتها و تمیز کردن اونها بود بشدت وسواس
پیدا کرده بووودم که همه چیز کثیفه .. و از اونجایی که من بشدت تنوع طلبم با اینکه تیری هستمممم
ولی جای همه چیزو تو کابینت عوض کردم و روزی چند بار با رضایت در کابینت رو باز میکنم و به به و چه چه میکنممممم
نتیجه این به به گردن در د شدیده ...
ولی می ارزید ... خلاصه که استراحتی در کار نبود ظهر جمعه خونه مادر شوهر جان بودیم و شبش به همراه خانواده خودم و دوستمممم رفتیم پارک آب و آتش و پیاده برگشتیم خونه دوستم که تو میرداماده و نتیجه این پیاده روی زانو درده .... ولی خوش گذشت با اینکه من و آقای همسر امروز خواب موندیم از بس خسته بووودیمم .
من مطمعنم تو خونه خودم همچین وسواسی میگیرم...یعنی خودمو شهید میکنم
میدونم
سلام بانو جان
عه تو هم تیر ماهی هستی؟؟
راست بگو تونستی پیزی هم دور بندازی؟؟ اخه ما تیر ماهی ها سختمونه چیزی از سایلمون رو کنار بذاریم .. بعدشم چه کاریه دختر یا گردن درد انداختی خودت رو یا زانو درد
الان جوونی نمی دونی که اتفاقا نمی ارزید .. سلامتیت خیلی واجبه .
سلامت باشی همراه همسر گلت
مهربانو جاااان نه من نمیتونممم چیزی دور بندازم خیلی سختهههه
تو این کار افای همسر کمک میکنه به زور میندازه دووور ... 


الان فکر میکنم نمیارزید چون هنوز گردنم درد میکنه 
تا باشه از این خستگیا باشه... همیشه به خوشی و به به و چه چه کردن...