یک چیزی تو گلومه .. دلم میخواد داد بزنم بریزمش بیرون نمیشه ... همه چیز با هم اتفاق می افته تو دنیای دورو برم .. دوستم که 6 سال با هم سر کار بودیم و بیرون شرکت هم با هم مسافرت رفته بودیم از اینجا رفت .. امروز دومین روزیه که نیست صمیمی ترین دوست دوران راهنماییم هفته دیگه داره برای همیشه میره استرالیا ... عادت ندارم خیلی دوست صمیمی داشته باشم. احساس تنهایی بد جوری بهم وارد شده ... شایدم چیز دیگه ای چون چند وقته بغض دارم چند وقته خاموش شدم ... اینهمه انرژی منفی همه کنار هم داره راه میره ...... کاش میفهمیدم چمه فقط میدونم دلم میخواد یکم تنها باشم ... سر کار نیامممم .... کاش میشد .... کاش خوب شم ...
منم از این دوستا که رفتن چندتا داشتم یعنی دارم
زندگیه و کاریش هم نمیشه کرد
سعی کن لبخند بزنی و دوستای جدید داشته باشی گرچه دوستای قدیمی یه طور دیگه ای عزیزن.نه؟
آره واقعا دوستهای قدیمی جور دیگه ای هستن
بانو نبینم ناراحت باشیا
ما آدما گاهی واقعا نمیدونیم چمون شده
ولی عزیزممممممم ناراحت نباش حیف ِاین روزا که میگذرن و دیگه دستمون بهشون نمیرسه
وای درکت میکنم دوست 10 ساله و هروزه من هم وقتی رفت داغون بودم.... داغوووووون....